ایلیا جونم ایلیا جونم ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

ایلیا هدیه ای به مامان وبابا

به دنیا خوش اومدی پسر گلم

1392/12/7 2:45
نویسنده : مامانی
814 بازدید
اشتراک گذاری

ساعت11یه صبح پاییزی قشنگ بادونه های بارون اومدی و

زمینی شدی عزیز دلم

وبندبودن من وبابای مهربون به بودن تو گره خورد.

روزی که تو اومدی 25اذر1391 هواخیلی سرد بود گل من داشت بارون میومد.بعدش هوابرفی شد تا شب  تمام زمین سفید پوش شده بود الهی قربونت برم که با اومدنت رحمت اوردی.

شب قبل از اومدنت حسس کردم خیییییییلی کم تکون میخوری من وتو وبابا وعزیز سریع رفتیم بیمارستان.بعدش من وتو وعزیز موندیم وبابا رفت خونه.صبح روز شنبه که البته من خیال میکردم که مرخص میشم چون هنوز واسه اومدنت کمی زود بود بعد از اینکه ازمایش خون دادم پزشک اتاق عمل بهم گفت  البته بسسسسسسسسیار بی مقدمه که باید بری اتاق عمل.اولش خیییییییلی ترسیدم وگریم گرفت.اما بعدش وقتی رفتم توی اتاق عمل ودراز کشیدم انگار تمام ترسهام تموم شد تمام حواسم به این بود که تو رو زودتر ببینم.وقتی امپول بیحسی رو زدن یهو داغ شدم.بعد دکتر  بیهوشی شروع به حرف زدن باهام کرد.یهو صدای گریتو شنیدم.سمت چپم1فرشته کوچوکو سفید رو دیدم که فقط گریه میکرد .اون لحظه از اقا امام حسین تشکر کردم ودیگه گریم بند نمیومد به هق هق افتاده بودم وپرستارها اشکامو پاک میکردن.لحظه واقعا عجیبی بود.یه حس خیلی قشنگ.خلاصه وقتی رفتم توی بخش(بماند که چقققققققققققدر درد داشتم مامانی)تورو اوردن..نمیدونی چققققققققدر شیرین بود وقتی  کنارم بودی.این حس خوب مادرانه رو مدیون توام عزیزدلم.

عزیز دل مامان این وبلاگ وبرات ساختم تا خاطرات شیرین با تو بودن رو برات ثبت کنم.تابعدهاببینی که چقققققققققققققدر برای من وبابا عزیز وشیرین بودی وهستی بهار من.ببینی که چه روزهای قشنگی رو باهم داشتیم.تو بهترین وزیباترین وباارزش ترین نعمتی هستی که خدا بی منت به ماداده واز صمیم قلب واسه خوشبخت بودن وخوشحال بونت من وبابا تلاش میکنیم عزیز دلم.همیشه واست دعا میکنم باعزت وسربلند زنگی کنی وغبارغم رو صورت مثل ماهت نشینه وهمیشه زیر سایه رحمت الهی وزیر پرچم اقا امام حسین علیه السلام سلامت باشی.

اینم دسته گلی که بابا به یمن اومدنت خریده بودخجالت

 

خوابهای رنگی ببینی پسرمقلب

قربون لبهای سرخت ماچ

چقدر نازخوابیدی گلم.قلب

 

مامانی ببین چقدر دستات از دست دایی کوچولوتره پسرم.لبخند

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

سمانه (خاله ی فریما)
12 بهمن 92 0:52
آخی عزیزمافتخار میدین تبادل لینک کنیم
مامانی
پاسخ
با افتخار شما رو لینک کردم خاله مهربون
سمانه (خاله ی فریما)
12 بهمن 92 0:58
با افتخار لینکتون کردم
عمه جونیش
13 بهمن 92 0:01
عمه قوفونش بره.... خدا نکنه عمه جونییییییییییییییییی.