درددل مامان با پسرش
روزا خیلی زودمیگذرن........
توهر روز بزرگتر میشی ومن هر روز به پیری نزدیکتر میشم........
شبها وقتی میخوابی خیلی بهت فکر میکنم ایلیا جونم........
به اینکه چقققققققققققققققدر زود میگذره.........
به اینکه چقققققققققدر دوستدارم..........
به این حس زیبای مادرانه........
به این مسئولیت سنگین وشیرین........
انگار همین دیروز بود تازه به دنیا اومدی خیییلی شعاریه ولی واقعا زود میگذره پسرم.
چقدر خوبه که یه روز اینارو میخونی انگار واقعا بزرگ شدی وروبه روم نشستی ودارم باهات حرف میزنم
هرروز که میگذره شیرینتر میشی...... عزیزتر میشی.
تو که الان خوابی عزیزم ولی مامان خواست باپسرش درددل کنه.دیگه وقتی که اینو میخونی که بیداری که........
شبت بخیر عزیزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی