تولد1سالگی ایلیا جونم
اینم یکی از عکسای شب تولدت پسر گلم.
ایلیا جونی رو دستای اقاجون ایستاده.
اله عمرباعزت داشته باشی پسرگلم.توی اولین سالگرد تولدت خواستم بقیه هم توی شادی من وبابایی شریک باشن.همیشه یادت بمونه تو زیباترین وباارزشترین دارایی من وبابا هستی.من همیشه عاشقت میمونم وباباهمیشه مثل یک کوه پشتت ایستاده وحامی تو خواهد بود پسرگلم.باارامش به من وبابا تکیه کن که همیشه عاشقانه دوستت داریم نعمت پربرکت زندگی ما.انقدر اومدنت زندگیمونو تغییر داد که نگو.انقدر شیرینش کرد که نگو.خلاصه انقد خوبه که تا بابا نشی نمیفهمی واسمون چی بودی وچی هستی عشق من.
راستی اون شب دستت با فشفشه ها کمی سوخت وکمی بیقراری کردی
البته اون موقع کسی بهم نگفت
بعداز اینکه همه مهمونا رفتن فهمیدم خیلی هم برات غصه خوردم
وگریه کردم بخصوص وقتی خوابیدی
موقع کیک بریدن هم دستتو کردی توی کیکت شیطون مامان
مامان قربون قد وبالات الهی 150تا بهار دیگه ببینی عشق من.